March 31, 2023

چهارشنبه‌سوری

چهارشنبه‌سوری یکی از جشن‌های ایرانی است که در غروبِ سه‌شنبه، شبِ پیش از آخرین چهارشنبهٔ ماه اسفند برگزار می‌شود و برافروختن و پریدن از روی آتش مشخصهٔ اصلی آن است. این جشن اولین جشن از مجموعهٔ جشن‌ها و مناسبت‌های نوروزی است که با برافروختن آتش و برخی رفتارهای نمادین دیگر، به‌صورت جمعی در فضای باز درون و بیرون از خانه برگزار می‌شود

پیشینه

به‌گفتهٔ ابراهیم پورداوود چهارشنبه‌سوری ریشه در گاهنبارِ هَمَسْپَتْمَدَم زرتشتیان و نیز جشن نزول فروهرها دارد که شش روز پیش از فرارسیدن نوروز برگزار می‌شد.احتمال دیگر این است که چهارشنبه‌سوری بازمانده و شکل تحول‌یافته‌ای از جشن سده باشد، که احتمال بعیدی است.

در قدیمی‌ترین اشاره به «شب سوری» در قرن چهارم در تاریخ بخارا اشاره‌ای به روز چهارشنبه نیست ولی از لفظ «عادت قدیم» استفاده شده‌است که نشان‌دهندهٔ پیشینهٔ این جشن است: «و چون امیر منصور بن نوح به مُلک بنشست، اندر ماه شوال سال سیصد و پنجاه، به جوی مولیان، فرمود تا آن سرای را دیگر بار عمارت کردند و هر چه هلاک و ضایع شده بود بهتر از آن به حاصل کردند. آنگاه امیر به سرای بنشست و هنوز سال تمام نشده بود که چون شبِ سوری چنان‌که عادت قدیم است، آتشی عظیم افروختند. پاره‌ای از آن بجست و سقف سرای درگرفت و دیگر باره جمله سرای بسوخت».

این فرض که برافروختن آتش در این روز بازماندهٔ سنت اعلان سال نو با آتش‌افروزی بر بام‌هاست و پریدن از آتش، یادمان عبور سیاوش از آتش است نیز مطرح بوده‌است. از سوی دیگر چون در برخی منابع از نحوست روز چهارشنبه سخن رفته، ممکن است ابداع چهارشنبه‌سوری یا تحول آن به صورت فعلی در قرون اولیهٔ اسلامی رخ داده باشد.همچنین گفته شده که چهارشنبه‌سوری به مناسبت بزرگداشت یاد قیام مختار ثقفی به خون‌خواهی حسین بن علی در ۶۶ هجری در کوفه بوده‌است که در روز چهارشنبه‌ای آغاز گردید و برای اعلان این قیام، یاران مختار بر پشت بام‌های خانه‌های خود آتش افروختند.برخی مردم نیز عقیده دارند که برافروختن آتش به‌نشانهٔ پیروزی مختار بر قاتلان حسین بن علی است، اما این پیشینه توسط شواهد تاریخی تأیید نمی‌شود.همچنین گزارش شده‌است که ابومسلم خراسانی برای آغاز قیامش در خراسان، به پیروانش دستور داده‌بود تا بر پشت بام‌هایشان آتش روشن کنند. به‌گفتهٔ ابوریحان بیرونی، هرمزد یکم، شاهنشاه ساسانی، دستور داده‌بود در نوروز، مکان‌های مهم را با آتش پاکیزه کنند زیرا معتقد بود که عناصر ناسالم در هوا وجود دارند.

در عین حال، ریشه‌ای غیرآیینی برای چهارشنبه‌سوری نیز قابل بررسی است: برافروختن آتش که کاربردهای بهداشتی و خاصیت گندزدایی داشته، احتمالاً جزوی از برنامه‌های نظافت عمومی پیش از آغاز سال جدید بوده، به‌ویژه اینکه دور انداختن و شکستن کوزه‌های قدیمی و مصرف شده در طول سال نیز از رسوم رایج در چهارشنبه‌سوری بوده‌است. با وجود مشابهت‌های آداب و رسوم رایج در چهارشنبه‌سوری و جشنی به نام آخری چهارشنبهکه در آخرین چهارشنبهٔ ماه صفر از تقویم قمری به‌ویژه در هند و پاکستان برگزار می‌شود، بعید است‌که این جشن چنان‌که پنداشته شده‌است، دگردیسیِ چهارشنبه‌سوری در نتیجهٔ فشار و سخت‌گیری علمای متشرع بوده باشد، زیرا دست‌کم می‌دانیم که در روزگار اقتدار کامل علما و فقهای شیعه در عصر صفوی نیز این جشن به‌طور آشکار و عمومی برگزار می‌شده‌است و از این‌رو به نظر نمی‌رسد که این رسم هیچ‌گاه عملاً ممنوع گردیده باشد

واژه‌شناسی

برخی پژوهشگران واژهٔ «سور» در ترکیب «چهارشنبه‌سوری» را به‌معنای «جشن» می‌دانند، در حالی که دیگر پژوهشگران «سور» را شکلی دیگر از «سُرخ» می‌دانند (مانند گل سوری به‌معنای گل قرمز) و آن را نشانه‌ای از سرخ‌بودن آتش، یا سرخی و سلامتی فرد می‌دانند. گونهٔ تلفظ چارشمبه-سُرخی در اصفهان و استفاده از سور به‌جای سرخ در لهجهٔ عمومی، این دیدگاه را قابل اعمادتر می‌کند.

اگر چهارشنبه‌سوری را جشنی کهن و متعلق به دوران پیش از اسلام بدانیم، با دو مشکل مواجه خواهیم بود: اول اینکه ایرانیان قبل از اسلام، هفته نداشتند و هریک از روزهای ماه را به نامی می‌خواندند، دیگر اینکه بی‌احترامی به آتش و پریدن از روی آن با سنت زرتشتیان سازگار نیست.

نام‌های محلی این جشن شامل موارد زیر است: گول چارشَمبه (اردبیل)، گوله-گوله چارشمبه (گیلان)، کوله چوارشمبه(کردستان)، چوارشمبه-کولی (غروه)، و چارشمبه-سُرخی (اصفهان

در آیین زرتشتی

این جشن در نزد ایرانیان قبل از اسلام در روز خاصی انجام نمی‌گرفت و معمولاً در اواخر زمستان در حالی که زمین در حال گرم شدن بود انجام می‌شد، ولی پس از اسلام و حمله اعراب این جشن به آخرین چهارشنبه سال موکول می‌شد. زیرا چهارشنبه در نزد اعراب روزی نحس و شوم بود.

کتایون مزداپور، نویسنده و پژوهشگر زرتشتی، دربارهٔ ارتباط چهارشنبه‌سوری با آیین زرتشتی چنین می‌نویسد: جشن‌ها و آیین‌های ایرانی به همه ایرانیان تعلق داشته‌اند و دارند. بسیاری از آن‌ها به دوران پیش از مهاجرت آریاییان به این سرزمین بازمی‌گردند و خیلی از آن‌ها هرگز زرتشتی نبوده‌اند، مثل چهارشنبه سوری

آیین‌ها

یک یا دو روز پیش از آخرین چهارشنبهٔ سال، مردم برای گردآوری هیزم، بوته، خاراُشتر، برگ خرما (شهر خور)، علف هرز (گاوان) یا ساقهٔ برنج (گیلان) به بیرون می‌روند. در بعدازظهر، پیش از شروع چهارشنبه‌سوری، هیزم‌ها در حیاط خانه، یا خیابان یا میدان روستا یا شهر چیده می‌شوند. این هیزم‌ها در دسته‌هایی یک، سه، پنج یا هفت عددی (همیشه در عددی فرد) به فاصلهٔ چند متری از هم چیده می‌شوند. در غروب آفتاب یا اندکی پس از آن، هیزم‌ها آتش زده می‌شوند و مردان، زنان، و کودکان در حالی که «سرخی تو از من، زردی من از تو» می‌خوانند، از روی آن می‌پَرَند. اعتقاد بر این است که چنین کاری، آن‌ها را در طول سال بعد از بیماری و بدبختی مصون خواهد داشت. در برخی مکان‌ها (همچون نائین، انارک، خور، و ارومیه) آتش‌ها بر روی پشت بام افروخته می‌شوند و یک کوزهٔ آب بروی آن ریخته می‌شود و خاکستر آن به درون خیابان انداخته می‌شود؛ در برخی دیگر از مکان‌ها، مراسم بر روی تپه انجام می‌شود.

هیچ‌کس نباید بر روی آتش بدمد؛ پس از آنکه همهٔ اهالی خانه از روی آتش پریدند، می‌بایست آتش را به حال خود رها کرد تا خاموش شود یا به‌وسیلهٔ آب (مثلاً در خور) آن را خاموش کرد. اگر مراسم در حیاط برگزار شد، خاکستر آتش می‌بایست توسط یکی از اعضای خانواده، معمولاً یک دختر نابالغ، برداشته‌شود. او خاکستر را با خاک‌انداز به چهارراهی که محل انباشت خاکسترهاست حمل می‌کند و به خانه بازمی‌گردد. هنگام رسیدن به خانه، او باید در بزند و پرسش و پاسخ‌های زیر ردوبدل شوند: «کیست؟» «منم». «از کجا می‌آیی؟» «از عروسی». «چه آورده‌ای؟» «سلامتی.»

مراسمی مشابه با چهارشنبه‌سوری در نزد ارمنیان ایران با نام دِرندِز در ۱۴ فوریه برگزار می‌شود که شامل پریدن از روی آتش است

کوزه‌شکنی

در بیش‌تر شهرهای ایران پس از پریدن از روی آتش، کوزه‌ها را می‌شکنند؛ این آیین احتمالاً ریشه در این عقیده دارد که شکستن کوزه باعث انتقال بدیُمنی اهالی خانه به درون کوزه‌ها می‌شود و شکستن آن‌ها باعث از بین رفتن بدیمنی می‌شود. تفاوت‌های جزئی در نوع شکستن کوزه در مناطق مختلف وجود دارد. در تهران یک یا چند سکه درون کوزهٔ جدید گذاشته می‌شود، و سپس از فراز بام به درون کوچهٔ پایین پرتاب می‌شود. تا اوایل دورهٔ پهلوی، بسیاری از تهرانی‌ها تمایل داشتند که به نقاره‌خانه بروند و همراه با نواختن نقاره در ساعتی مشخص، کوزه‌هایشان را به زمین پرتاب کنند. در خراسان، پیش از شکستن کوزه، مقداری زغال، نمک، و سکه در آن نهاده می‌شد و سپس هر عضو خانواده با گرداندن کوزه به دور سر خویش، هرگونه بدیمنی و حادثهٔ بد را به کوزه منتقل کرده و در نهایت آن را از فراز بام به کوچه می‌اندازند. در شرق و جنوب‌شرق ایران، معمولاً به‌جای کوزه‌های نو، کوزه‌های بدون استفاده را انتخاب می‌کنند. در اراک و آشتیان دانه‌های جو در کوزه گذاشته می‌شود.[۱]

این سنت احتمالاً بر یک اصل بهداشتی نیز متکی بوده‌است، زیرا ایرانیان قدیم بر این باور بوده‌اند که ظروف سفالین را بیش از یکسال در خانه نباید نگاه داشت و چون سال به پایان خود نزدیک می‌شد و شب سوری می‌رسید، ظروف سفالین را که در خانه داشتند، می‌شکستند. دلین این کار اینست که ظروف سفالین چون لعاب ندارند، بزودی چرکین و آلوده می‌شوند و چون قابل شستن و پاک کردن نیستند یگانه چاره برای دفع زیان آن، شکستن آن است. از سوی دیگر تقاضا برای خرید کوزه‌های تازه بالا می‌گرفت و در آن صورت سبب رونق کار استادکاران کوزه‌گر خانه می‌گشت و از کسادی بازار و بیکاری آنان جلوگیری می‌گشت

آجیل مشکل‌گشا

در گذشته پس از پایان آتش‌افروزی، اهل خانه و خویشاوندان گرد هم می‌آمدند و آخرین دانه‌های نباتی مانند: تخمه هندوانه، تخمه کدو، پسته، فندق، بادام، نخود، تخمه خربزه، گندم و شاهدانه را که از ذخیره زمستان باقی‌مانده بود، روی آتش مقدس بو داده و با نمک تبرک می‌کردند و می‌خوردند. آنان بر این باور بودند که هر کس از این معجون بخورد، نسبت به افراد دیگر مهربان‌تر می‌گردد و کینه و رشک از وی دور می‌گردد. امروزه اصطلاح نمک‌گیر شدن و نان و نمک کسی را خوردن و در حق وی خیانت نورزیدن، از همین باور سرچشمه گرفته‌است

آیین‌های اضافه

علاوه برافروختن آتش، آیین‌های مختلف دیگری نیز در بخش‌های گوناگون ایران در زمان این جشن انجام می‌شوند. برای نمونه، در تبریز، مردم به چهارشنبه‌بازار می‌روند که با چراغ و شمع، به‌طرز زیبایی چراغانی شده‌است. هر خانواده یک آینه، دانه‌های اسفند، و یک کوزه برای سال نو خریداری می‌کنند. در برخی از بخش‌های ایران در روز بعد از چهارشنبه‌سوری، خانه‌تکانی آغاز می‌شود. در شیراز، مردم آش رشته می‌پزند و برای خانه‌های همدیگر ارسال می‌کنند

قاشق‌زنی

در این رسم دختران و پسران جوان، چادری بر سر و روی خود می‌کشند تا شناخته نشوند و به در خانهٔ دوستان و همسایگان خود می‌روند. صاحبخانه از صدای قاشق‌هایی که به کاسه‌ها می‌خورد به در خانه آمده و به کاسه‌های آنان آجیل چهارشنبه‌سوری، شیرینی، شکلات، نقل و پول می‌ریزد. آیین قاشق‌زنی احتمالاً نشات گرفته از این عقیده است که ارواح نیک درگذشتگان در رستاخیز آخر سال به میان زندگان بازگشته و به شکل افرادی که رویشان پوشیده‌است به خانه بازماندگان سر می‌زنند و زندگان برای یادبود و برکت به آنان هدیه‌ای می‌دهند.[۸] در زند اوستا آمده‌است که پنج روز آخر سال تا روز پنجم فروردین اورمزد دوزخ را خالی می‌کند و ارواح رها می‌شوند. قاشق زنی استفادهٔ ارواح از زبان بدنی به جای زبان گفتاری است

فال‌گوشی و گره‌گشایی

یکی از رسم‌های چهارشنبه‌سوری است که در آن دختران جوان نیت می‌کنند، پشت دیواری می‌ایستند و به سخن رهگذران گوش فرا می‌دهند و سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را می‌گیرند

شال اندازی

آیین شال‌اندازی شال‌اندازی یکی دیگر از رسوم چهارشنبه سوری است که در بیشتر روستاها و شهرها رواج داشته و تاکنون نیز اعتبار خود را در شهرها و روستاهای همدان و زنجان و برخی نقاط دیگر حفظ کرده‌است. جوانان چندین دستمال حریر و ابریشمی را به یکدیگر گره زده، از آن طنابی رنگین بلند درست می‌کردند و از راه پلکان خانه‌ها یا از روی دیوار، آن را از روزنه دودکش وارد منزل می‌کنند و یک سر آن را خود در بالای بام در دست می‌گرفتند، آنگاه با چند سرفه بلند صاحبخانه را متوجه ورودشان می‌سازند. صاحبخانه‌ها که منتظر آویختن چنین شال‌هایی هستند، به محض مشاهده طناب رنگین، آنچه قبلاً آماده کرده، در گوشه شال می‌ریزند و گره‌ای بر آن زده، با یک تکان ملایم، صاحب شال را آگاه می‌سازند که هدیه سوری آماده‌است. آنگاه شال‌انداز شال را بالا می‌کشد. آنچه در شال است هم هدیه چهارشنبه سوری است و هم فال. اگر هدیه نان باشد آن نشانه نعمت است، اگر شیرینی نشانه شیرین کامی و شادمانی، انار نشانه کثرت اولاد در آینده و گردو نشان طول عمر، بادام و فندق نشانه استقامت و بردباری در برابر دشواری‌ها، کشمش نشانه پرآبی و پربارانی سال نو و اگر سکه نقره باشد نشانه سپیدبختی است و در برخی نقاط به نوعی خواستگاری غیر مستقیم بوده‌است در این مراسم پسری که قصد داشت با دختری ازدواج کند با این روش پاسخ از دختر می‌گرفتند.[۱۰][۱۱][۱۲] اما در سال های اخیر بجای این رسومات زیبا برخی از مردم ترقه بازی می کنند و باعث می شوند این رسم های زیبا فراموش شوند

چهارشنبه سوری در استان‌های گوناگون ایران

اصفهان و قزوین

افروختن آتش در معابر، کوزه شکستن، فال‌گوشی، گره‌گشایی و غیره کاملاً متداول است و تمام آن آدابی که در تهران معمول است در قزوین و اصفهان نیز رواج دارد. قزوینی‌ها در این شب دختران دم بخت را با جارو از خانه بیرون می‌رانند تا بختشان در سال جدید باز شود. همچنین مردم این شهر در این شب بیشتر اشکنه می‌خورند.

مراسم قاشق زنی و شب‌نشینی و دور همی و آجیل خوردن و قصه گویی در قزوین رواج دارد

لرستان

در لرستان این مراسم مانند دیگر مناطق ایران با روشن کردن آتش آغاز شده و روشن کردن آتش در ارتفاعات و غلتاندن آن به کمک وسیله‌هایی به پایین مرسوم است

شیراز

اَفروختن آتش در معابر و خانه‌ها، فال‌گوشی، اسپند دود کردن، نمک گرد سر گرداندن. در موقع اسفند دودکردن و نمک گردانیدن، وردهای مخصوصی وجود دارد که زنان می‌خوانند. در گذشته قلمرو چهارشنبه سوری در شیراز صحن بقعه شاه چراغ بوده‌است و در آنجا توپ کهنه‌ای است، که مانند توپ مروارید تهران زنان از آن حاجت می‌خواهند.زنان در گذشته در حمامی که آب آن از رودخانه سعدیه می‌آمد در این روز استحمام می‌کرده‌اند. (به جهت رفع بلاها و گشوده شدن بخت دختران)

شهرهای کردستان

در شهرهای کردنشین ایران، در عصر این روز آتش بر بالای کوه‌ها افروخته می‌شود و دختران و پسران کرد دور آتش حلقه زده و دست به دست هم با خواندن آوازها و سرودهای ملی و باستانی خود، رقص کردی را اجرا می‌کنند و این روز را به رسم نیاکان خود پاس می‌دارند

اهواز

در اهواز نیز مانند بیشتر نقاط ایران در آخرین سه‌شنبه شب سال برگزار می‌شود. این مراسم معمولاً با حوادثی نظیر آتش‌سوزی و آسیب‌دیدگی‌های جسمی نیز همراه است.این مراسم بیش‌تر در زیتون کارمندی و کارگری، کیانپارس، شهرک نفت و طالقانی، شرکت‌کنندگان بیشتری دارد و به همین خاطر معمولاً در مسیرهای منتهی به این نواحی محدودیت‌های ترافیکی چند ساعته درنظر گرفته می‌شود.از دیگر آئین‌های چهارشنبه سوری که در اهواز اجرا می‌شود مراسم قاشق‌زنی می‌باشد که بیشتر کودکان به آن می‌پردازند

تبریز

آتش‌بازی و گره‌گشایی از قدیم معمول بوده‌است. آتش افروختن در این اواخر متداول شده‌است. در گذشته به جای آتش افروختن و پریدن از روی آن صبح روز چهارشنبه کودکان و جوانان از روی آب روان پریده و جمله «آتیل ماتیل چرشنبه بختیم آچیل چرشنبه» را می‌گفتند. آجیل و میوه خشک خوردن از ضروریات است و ترک نمی‌شود اگر دوست یا مهمان و تازه‌واردی داشته باشند باید حتماً شب چهارشنبه‌سوری خوانچه‌ای از آجیل خام و میوه خشک برای او بفرستند.

در تبریز آب‌پاشی از بام خانه‌ها بر سر عابرین نیز رایج است که از آداب دوران ساسانیان بوده و هنوز در میان ارمنیان و زرتشتیان ایران معمول است که در یکی از جشن‌های خود بر یکدیگر آب می‌ریزند

تهران

حاجت خواهی از توپ مروارید
توپ مروارید، یک توپ نظامی بزرگی واقع در میدان ارگ تهران قدیم، روبروی نقاره‌خانه قدیم. وجه تسمیه این توپ معلوم نیست اما برخی (کتیرائی، ۱۳۷۸) علت نامگذاری را چند رشته مروارید ذکر کرده‌اند که به دهانه توپ آویزان بوده‌است. نوشته حک شده روی توپ نام سازنده آن را اسماعیل اصفهانی و سال ساخت آن را ۱۲۳۳ (به امر فتحعلی شاه قاجار (حکومت: ۱۲۱۲–۱۲۵۰)) ذکر کرده‌است. این توپ هم‌اکنون جلوی ساختمان شماره هفت وزارت امور خارجه (باشگاه افسران پیشین) قرار دارد.

این توپ در فرهنگ عامه حائز اهمیت بوده‌است به نحوی که در دوران قاجار خرافات بسیاری پیرامون آن شکل گرفت و مردم برای گرفتن حاجت‌های خود به آن توسل می‌جستند. رواج خرافاتی از این قبیل، باعث شده بود عده‌ای از زنان و دختران، به نیت حاجت روایی و بخت گشایی به دورش جمع شوند و به آن دخیل ببندند، بخصوص در شبهای بیست و هفتم ماه رمضان و شبهای قدر. درشب چهارشنبه سوری نیز زنان و دختران پول و شیرینی و کله قند به نگهبانان توپ می‌دادند تا در اجرای مراسمشان آزاد باشند.صادق هدایت کتاب توپ مرواری را در انتقاد از خرافات رایج میان مردم دربارهٔ این توپ با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی آن دوره نوشت

خراسان

در استان خراسان و شهر مشهد و خراسان جنوبی مردم در قدیم در شب چهارشنبه سوری هیزم آتش می‌زنند. نام این هیزم‌ها عبارت است از چرخه، خار و اسپند. اسپند دود کردن یا اسپند (اسفنج) به داخل آتش ریختن از آداب مردم خراسان در تمام جشن‌ها و مناسبت‌ها است. در داخل آتش اسپند نمک می‌ریزند که حالت ترقه و انفجار دارد.[نیازمند منبع]

در خراسان رضوی و شهرهای غرب این استان مانند سبزوار چند رسم دیگر هم هست از جمله انداختن یک گوی بزرگ در آتش. به این ترتیب که با هیزم یک گوی بزرگ درست می‌کنند و آن را آتش می‌زنند و از بلندی روی زمین پرتاب می‌کنند و هم‌زمان می‌خوانند «غم برو شادی بیا، محنت برو روزی بیا». رسم دیگر مراسم علفه (alafeh) است.علفه نام موادی بوده‌است که پادشاهان برای پذیرایی از سفیران و همراهان آنان مصرف می‌کرده‌اند. این رسم ریشه در عقاید کهن خراسانیان دارد که معتقد بوده‌اند در چهارشنبه سوری روح مردگان آزاد است و به سوی اقوام خود می‌آید؛ بنابراین مردم برای خوشامد درگذشتگانشان، حلوا یا نوعی نان روغنی بنام چلپک را با یک کاسه آب روی پشت بام می‌گذارند. یک نان روغنی دیگر هم در روستاهای سبزوار می‌پزند و آن را در تمام روستا پخش می‌کنند و مردم با خوردن آن برای روح درگذشتگان فاتحه می‌خوانند. البته رسم علفه در اغلب شهرهای خراسان از جمله شیروان هم جاریست. رسم دیگر مردم در غرب خراسان رضوی کوزه شکستن بوده‌است. مردم ظرفهای کهنه و کوزه‌های جرم‌گرفته را به پشت بام می‌بردند و می‌شکستند. البته نوع دیگر این رسم این است که مقداری نمک به نشانه بدبختی و مقداری زغال به نشانه سیاه‌روزی و مقداری و یک سکه را به نشانه تنگدستی در یک کوزه می‌ریزند و کوزه را به یکی از اعضای خانواده می‌دهند که از بالای بام به کوچه بیندازد و بگوید: «درد و بلای خنه (خانه) را ریختم در کوچه». این سنت برای دفع بلاها از خانواده اجرا می‌شود و نشانه امید مردم به خوشبختی و موفقیت در سال آینده است

گور دختر
موزه مردم‌شناسی تهران
کلیسای جامع وانک

با سپاس از بازدید شما لازم به ذکر میباشد که مطالب این تارنما برگرفته شده از منابع مختلف بوده و احتمال اشتباه بودن برخی از ،  مطالب وجود دارد، لذا تنها راه بهتر شدن و رشد این تارنما همکاری و همیاری شما بازدیدکننده  گرامی میباشد

با سپاس
گرد آورنده مطالب و طراح سایت: رضا میرفخرایی

Hits: 834